12 سالگیت مبارک

هستي و قلب مامان

1 سال و 9 ماه و 25 روز و 19 ساعت و 27 دقیقه و 3 ثانیه

مامانی اونقدر سرش شلوغه که خیلی وقته وقت نکرده وبلاگ کوچولوهاشو به روز کنه البته شایدم بعضی وقتا هم تنبلی می کنه می خوام ازاین روزا براتون بگم اسفند ماه بوی عید داره می یاد بابایی یه عمل کوچولو کرده وشمادوتا وورجک همش خودتون پرت می کنید روبابایی بازیتون می گیره آخه اونم می گه بابایی عمل کرده یواش این روزا باید بگم در حد انفجار شلوغ شدید یعنی به عبارتی از دیوار راستم بالا می رید. یاد گرفتید در اتاقارم باز کنید دنبال سر مامانی وبابایی همه جا می یایید وقتی که می ریم بیرون حسابی پشت سرمون غوغا می کنید پارمینم تو یاد گرفتی بگی سده فکر کنم منظورت اینه که سرده پرهامم از دیروز می گی چی شده این اولین جمله است که شروع کردی در عین ح...
12 اسفند 1392
1